3ACD5216-499A-4869-BA77-C70CDC9C21A0

دوکتور انورالحق جبارخیل رییس موسسه صحی ابن سینا در کابل سر بریده شد

به گزارش آژانس خبری بین المللی فرحت،ثریا جبارخیل از نزدیکان دوکتور انور الحق جبارخیل مرگ او را تایید کرده است.اما مرموز بودن این حادثه پرسش های زیادی را ایجاد نموده است.

نزدیکان آقای جبارخیل میگویند:که وی سه روز پیش از خانه اش توسط افراد مسلح ناشناس که با یونیفورم طالبان ملبس بودند ربوده شده بود.

منابع در محلی که جسد بی جان آقای جبارخیل دریافت شده میگویند؛که مسولان امنیتی (طالبان) حوالی ۱۱:۰۰ پیش از چاشت امروز جسد وی را در پشت رنجر انداخته و با خودشان برده اند.

اما در همین حال،فرمانده پولیس کابل تحت حاکمیت طالبان به فرحت نیوز با تاید قتل آقای جبارخیل میگوید:که جسد او دو‌ روز پیش از ساحه ی شهرک سید جماالدین در مربوطات ولسوالی بگرامی ولایت کابل دریافت شده است.

خالد زدران سخنگوی پولیس اداره حاکم در کابل میگوید:آقای جبار خیل بشکل مرموزی به قتل رسیده،که به طب عدلی منتقل شده است.

او تاکید میکند،که تیم بررسی فرماندهی پولیس بگرامی بالای چگونه گی و شناسایی عاملان آن کار میکند.

آقای زدران از دادن جزیات بیشتر به سوالات ما در مورد قتل آقای جبارخیل خود داری کرده است.

دوکتور انور الحق جبارخیل،یکی از پیشکسوتانی بود که در دیار مهاجرت و نیز آغاز نظام جمهوریت زیادترین خدمت را برای نظام صحی افغانستان نموده بود و تعداد زیادی از کدر های امروزی سکتور صحت کارمندان موسسهٔ ابن سینا که آقای جبارخیل رییس و بنیانگذار آن بود، بوده اند.

دیدگاه ها.!

– وحید مجروح وزیر پیشین وزارت صحت عامه ی افغانستان نوشته؛وقتی بیماری انسانی سوژه برای جلب بیننده و سرنوشت و امنیتش بازیچهٔ عدهٔ محدودی میشود که با اصول و اخلاق ژورنالیزم ناآشنا هستند،

این مورد یکی از هزاران مثالی است که ناخواسته افراد باسواد جامعه موجب آسیب زدن بهمدیگر و حتی قتل یک انسان میشود،

داکتر جبارخیل برویت ویدیو هایی که از او در این اواخر نشر میشد به بیماری روانی پیشرفته مبتلا بود، و عده یی با سوژه قراردادنش و به هدف جلب تماماشاگر بیشتر برای کانال های یوتیوب و یا برنامه های تلویزیونی خود، بطور ناخواسته او را معروض به خطری نمودند که متاسفانه موجب قتلش شد،

چه بسا مواردی ست که ما با بیماران روانی و عزیزانیکه بدلیل هزاران مشکل موجود در خانواده و جامعه، معتاد به مواد مخدر میشوند، اینگونه برخورد میکنیم بدون آنکه لحظهٔ به آسیب های آن بیندیشیم،

– شفیق همدم کارشناس مسایل سیاسی نوشته؛ترور داکتر انورالحق جبارخیل یک جنایت سازمان‌یافته است و باید عاملان آن شناسایی و طبق قانون مجازات شوند.

بدون شک که آقای جبارخیل اخیراً در بحث‌هایشان افراط می‌کردند و ممکن از کدام بیماری جدی روانی نیز رنج می‌بردند که من نمی‌خواهم به آن بپردازم اما در یک جامعه باید مردم آزادی بیان و افکارشان را داشته باشند و برای اصلاح خلاءها بجای ترور باید به مناظره و بحث‌های علمی رجوع کرد.

در کنار موضوعات عقیدتی ممکن قتل ایشان ابعاد جنایی نیز داشته باشد. موضوعات تعدد ازواج، میراث، جایدادها و ثروت ایشان می‌تواند از انگیزه‌های این قتل باشد اما هر نظام مسئول فراهم نمودن امنیت شهروندان کشورش است و لوکه آن شخص مثل آقای جبارخیل جنجال‌برانگیز نیز باشد.

درهرصورت کشتن و حذف نمودن یک شخص و لوکه با ایشان مخالف نظر هم باشیم راه‌حل و توجیه ‌پذیر نیست.

– نجیب بارور شاعر و نویسنده نوشته:انورالحق جبارخیل هیچ ‌نوع بیماری روانی نداشت.

او حرف‌هایش را در هم‌آهنگی با ذهن اجتماع افغانستان بیان می‌کرد،من به گفته‌های او بسیار با دقت توجه می‌کردم، او هیچ حرفی در خلاف از آموزه‌های دینی نمی‌گفت و رویکرد حرف‌زدنش استوار به دلیل آوردن از دین بود (روان بیمار چنین دقتی ندارد).

او در حالی‌که خودش در بخش طب یک فعال علمی بود، صحبت‌هایش را به خاطر ذهنیت توده، هم‌آهنگ با برداشت اکثریت تعیین می‌کرد.

در جامعه‌ی ما که حرف علمی و تخصصی حتی مخاطب محدود هم ندارد، چنین تبلیغ‌هایی باعث می‌شد که او در ذهن جمع کثیری مورد بحث باشد.

جبارخیل‌ها، صدیق‌افغان‌ها و صدها متفکر و پیشوای دیگر که پرورش‌یافته‌ی این هیاهوی توده‌ای هستند، سالم بودند و بهتر از ما نبض ذهنیت اجتماعی ما را پیدا کرده بودند.

معلوماتی که من داشتم، او در زندگی خصوصی خویش بسیار روشمند بود.

آنچه را که خود انجام می‌داد با آنچه که به دیگران بیان می‌کرد، متناقض بود. یکی از دوستان من می‌گفت، آقای جبارخیل در دل بسیار (هوشیار) است.

از طریق طرح این مباحث، مسخره‌شدن در یک جمع محدود علمی را قبول می‌کرد، اما در عوض بازاری از توده‌ی اکثر برای خویش می‌ساخت.

از اثر همین توجیهات دینی، زمینه‌ی چندین ازدواج برایش مساعد شد و فضاهای پنهان اجتماعی نیز با او پیوسته در ارتباط شدند.

جبارخیل انسان سالمی بود که رگ خواب توده‌ی (روانی) را پیدا کرده بود.

اگر در این میان کسی مریض باشد، آن امثال جبارخیل نه بلکه جامعه‌یی‌ست که چنین یابوها را در خویش پرورش می‌دهد.

ما مشکل روانی داریم، فیلسوف کار خویش را بهتر بلد بود. او آنقدر در مسیر خویش موفق بود که فیلسوفان امروز دینی، تحملش نکردند.

آنانی که فراتر از فیلسوف، دعوای نمایندگی از جانب خدا دارند؛ چنین مزاحم توده‌ای را که ماهرتر‌ از آنان بود تحمل نکردند.

احسان الله صدیقی

فرحت نیوز