به گزارش آژانس خبری بین المللی فرحت،،زمانی که من این شغل را به عهده گرفتم، دنیا جای بسیار متفاوتی بود، با یک بیماری همه گیر که هر قرن یک بار اتفاق می افتاد، که روش کار ما را تغییر داد و اولویت های جهانی را تغییر داد.
من خودم تا آخر ماه می 2020 نمی توانستم به افغانستان سفر کنم، زیرا در ماه اپریل کارم را شروع کرده بودم.
افغانستان در آن زمان با اجرای توافقنامه دوحه فبروری 2020 و سپس تصمیم دولت بایدن در اپریل2021 مبنی بر خروج تمام نیروهای خارجی تا پایان ماه اگست همان سال بر اساس توافقنامه بود.
قبلاً تحلیل های زیادی در مورد تأثیر توافق دوحه بر فروپاشی جمهوری اسلامی افغانستان انجام شده است.
بدون شک زمانی که مورخان شروع به جمع آوری شواهد می کنند، موارد بسیار بیشتری وجود خواهد داشت. نماینده ویژه دبیرکل (SRSG) در ماه های پایانی جمهوری، تجربه خفت باری بود.
استراتژی ما در آن زمان این بود که هر کاری که ممکن است انجام دهیم تا روند صلح در دوحه به نتیجه برسد.
این بیش از همه به معنای تقویت دولت افغانستان برای حفظ فضا برای مذاکره بود.
ما در ماه نوامبر در ژنو برای اطمینان از تداوم کمک های مالی برای افغانستان ملاقات کردیم، با اهداکنندگان متعهد به پرداخت حدود 13 میلیارد دالر در یک دوره چهار ساله.
ما زمان زیادی را صرف تقویت مجدد مذاکرات بین الافغانی، ایجاد اعتماد و اجماع منطقه ای کردیم.
موفقیت میتوانست توافقی بین جمهوری و طالبان بر سر یک دولت موقت باشد که شامل طالبان نیز میشود، اما از شمول گستردهتر جمهوری و همچنین دستاوردهای حقوق بشر، مدنی، سیاسی و زنان محافظت میکند.
ثابت شد که این غیرممکن است و جمهوری حتی قبل از خروج آخرین نیروهای بین المللی سقوط کرد.
از آنجایی که سقوط بیش از پیش اجتناب ناپذیر شد و اکثر سفارتخانه ها شروع به تخلیه کارکنان خود کردند، یوناما و خانواده سازمان ملل تصمیم گرفتند که بمانند.
وقتی فهمیدیم رئیس جمهور غنی فرار کرده و طالبان در حال ورود به کابل هستند، به اندازه میلیون ها افغان مضطرب بودیم.
ما قبلاً در دفاتر خود در قندهار، مزارشریف، جلال آباد و فیض آباد کارمندان تحت کنترل طالبان داشتیم.
ما از اینکه هیچ تلفات جانی در میان کارمندان سازمان ملل رخ نداده بود، بسیار راحت بودیم و در واقع طالبان به تعهد خود به عنوان مقامات واقعی جدید برای تضمین امنیت آنها احترام گذاشتند.
اما تسلط طالبان مجموعه جدیدی از مسائل را ایجاد کرد.
بیدرنگ زمستان آتی و آسیبپذیری جدی میلیونها افغان بود که تا حدی به دلیل خشکسالی چندین ساله درجات قابل توجهی از ناامنی غذایی را تجربه میکردند.
کاهش خشونت به ما امکان دسترسی به بسیاری از نقاط کشور را داد که تا آن زمان قادر به بازدید از آنها نبودیم.
کنفرانسی که توسط دبیرکل در ماه سپتامبر در ژنو برگزار شد، بیش از یک میلیارد دالر برای پوشش موجهای بشردوستانه در زمستان جمعآوری کرد.
اما همتای ما دولتی بود که توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشد و بسیاری از مقامات ارشد آن تحت تحریم های سازمان ملل و تحریم های دیگر کشورها بودند.
این تحریمها و لغو حمایتهای مالی بینالمللی مستلزم کار فوری برای رسیدگی به بحران نقدینگی در بخش بانکی بود که با واردات پول نقد برای عملیاتهای بشردوستانه توانستیم این کار را انجام دهیم.
در نتیجه این امر، نزدیک به 20 میلیون نفر نوعی کمک دریافت کردند و اقتصاد، در حالی که عمیقاً ضعیف بود، به طور کامل سقوط نکرد.
از نظر سیاسی، یوناما به این نتیجه رسید که علیرغم سیاست های افراطی طالبان که حقوق زنان، آزادی رسانه ها و نمایندگی سیاسی فراگیر را محدود می کند، تنها راه رو به جلو از طریق مشارکت سیاسی است.
توصیه های دبیرکل به شورای امنیت در مورد مأموریت تجدید شده یوناما منعکس کننده این تصمیم سیاستی بود.
ما خوشحال بودیم که شورای امنیت موافقت کرد،مأموریت جدید ما به یوناما اجازه می دهد تا در افغانستان بماند و به این تعامل ادامه دهد.
همانطور که در مورد بیش از دو سال رهبری خود در یوناما در افغانستان فکر می کنم، متقاعد شده ام که حضور یوناما حداقل به سه دلیل ضروری است:
اول اینکه ما یک میراث تاریخی داریم.سازمان ملل متحد از اواخر دهه 1980 در افغانستان حضور سیاسی، حقوق بشری، بشردوستانه و توسعه ای داشته است.
ما موفقیتها و شکستهایی داشتهایم و در نتیجه این موفقیتها، مسئولیت اخلاقی داریم که باقی بمانیم.
دوم، ما باید نیازهای آسیب پذیرترین افغان ها را از طریق کمک های بشردوستانه و حمایت از نیازهای اولیه انسانی آنها برطرف کنیم.
سوم، افغانستان برای جامعه بین المللی آنقدر مهم است که فراموش شود. یوناما به عنوان یک ناظر و گزارشگر معتبر در مورد رویدادهای میدانی و یک پیوند قابل اعتماد بین مردم افغانستان، مقامات بالفعل (طالبان) و جامعه بین المللی باقی خواهد ماند.
به این ترتیب، همچنان به عنوان نمادی ادامه خواهد یافت که مردم افغانستان دوباره توسط جهان رها نخواهند شد.
وقتی این شغل را پذیرفتم نمی توانستم تصور کنم افغانستانی که اکنون دارم می روم.
قلب من به ویژه برای میلیونها دختر افغانی میشکند که از حق تحصیل محروم شدهاند، و بسیاری از زنان افغان پر از استعداد که به آنها گفته میشود به جای استفاده از این استعدادها برای بازسازی جامعهای که اکنون درگیری بسیار کمتری را تجربه میکند، در خانه بمانند.
اما از برخی جهات به اندازه قبل ترس است. طعنه آمیز است اکنون که فضا برای کمک به بازسازی کشور وجود دارد، نیمی از جمعیت محدود شده اند و از انجام آن جلوگیری می شود.
انتخاب شدن به عنوان SRSG در مارچ 2020 به عنوان یک زن باعث افتخار بود.
به عنوان یک زن بسیار دردناک تر است که خواهران افغانم را در شرایطی که هستند رها کنم.
یک استراتژی تعامل که به مقامات بالفعل(طالبان)نشان میدهد که نظامی که زنان، اقلیتها و افراد با استعداد را مستثنی میکند، دوام نخواهد آورد، و در عین حال امکان ساختن یک سیاست فراگیر و اسلامی وجود دارد.
گفته شده است که وقتی مسافری به افغانستان سفر می کند، کشور روح او را مصادره می کند و باید هر از گاهی برگردند تا خود را ببینند. من با این جمله خیلی در ذهنم ترک می کنم.
احسان الله صدیقی
فرحت نیوز