3ACD5216-499A-4869-BA77-C70CDC9C21A0

اروپا صدور ویزه به شهروندان روسی را متوقف کرد

به گزارش آژانس خبری بین المللی فرحت،تنوع نگران‌کننده‌ای از رژیم تحریم‌ها علیه روسیه در اروپا و به‌ویژه اروپای شرقی پدیدار شده است: درخواست‌ها برای ممنوعیت صدور روادید برای همه شهروندان روسیه تا آنها را از اروپا دور نگه دارد.

این تصور که این پیامی به همه روس ها می دهد که اقدامات دولت آنها اشتباه است و در نتیجه آنها را برای سازماندهی علیه رژیم پوتین تحت فشار قرار می دهد وسوسه انگیز است، با این حال، در نهایت، نه تنها اشتباه نیست، بلکه خطرناک است.

همانطور که قبلاً به طور گسترده ای مورد بحث قرار گرفته است، ایده مسئولیت جمعی تنها بر اساس دلایل اخلاقی بسیار نگران کننده است، اما از جنبه عملی و سیاسی نیز خطرناک است.

اگر موضوع کمک به پیروزی اوکراین است، تمرکز باید بر این باشد که چگونه دور نگه داشتن روس‌های متوسط از اروپا به این هدف کمک می‌کند یا به آن آسیب می‌رساند.

همانطور که قبلاً می بینیم، محدودیت های موجود سفر قبلاً به نفع کرملین بوده است.

بحث به ممنوعیت ویزای توریستی محدود شده است که احتمالاً در سطح اتحادیه اروپا تصویب نخواهد شد.

اما از زمان تهاجم، موضوع واقعاً بر سر محدود کردن ورود روس‌ها به هر دلیلی بوده است،اولین کشورهای اروپایی فضای هوایی خود را به روی پروازهای روسیه بسته بودند.

در ماه فبروری، جمهوری چک صدور اکثر ویزاها برای روس ها را متوقف کرد.

هفته گذشته، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین از همه کشورهای غربی خواست تا مسافران روسی را ممنوع کنند، زیرا به گفته او، باید «تا زمانی که فلسفه خود را تغییر ندهند، در دنیای خود زندگی کنند».

از آن زمان، استونی، لتونی و فنلاند ممنوعیت ویزای شینگن را در سراسر اتحادیه اروپا برای شهروندان روسیه پیشنهاد کردند.

در همین حال، استونی ورود 50000 روس با ویزاهای موجود را مسدود کرد.

کاجا کالاس، نخست وزیر استونی، گفت: «بازدید از اروپا یک امتیاز است، نه یک حق انسانی.

اروپا، روس ها می توانند یک زندگی عادی داشته باشند، در اروپا سفر کنند.

سرمایه ی انسانی.!

هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد که جابجایی آزادانه روس‌های متوسط در آن سوی مرزها به نوعی کرملین را جسور می‌کند یا مردم روسیه را با حکومت کرملین آشتی می‌دهد.

محدودیت‌های روادید موجود، در واقع، در حال حاضر هیچ اثر مثبتی را نشان نمی‌دهند.

به هر حال، مکان‌های دیگری نیز وجود دارد که روس‌ها می‌توانند به تعطیلات بروند، و این نیز برای صنعت توریست داخلی که کرملین در تلاش برای رشد آن بوده و در نتیجه، برای اقتصاد روسیه شگفت‌انگیز خواهد بود.

علاوه بر این، حتی اگر بحث ظاهراً فقط در مورد ویزای توریستی باشد، به سادگی بر گردشگران احتمالی تأثیر نخواهد گذاشت.

گزارش‌های حکایتی نشان می‌دهد که بسیاری از روس‌های بسیار ماهر در خارج از کشور زندگی جدیدی برای خود می‌سازند، سرمایه انسانی خود را به روسیه انکار می‌کنند، ابتدا با ویزای توریستی به اروپا می‌آیند تا از چشم‌اندازهای احتمالی خود استفاده کنند و شاید هم حامیان مالی را در اختیار بگیرند این یک راه فرار حیاتی است.

خروج دسته جمعی روس ها از زمان تهاجم، قطعاً برای دولت روسیه نگران کننده است.

برای ادامه جنگ، اقتصاد آن به کارگران ماهر و جوانتر نیاز دارد که ممکن است بخواهند کشور را ترک کنند.

کابینه نخست وزیر میخائیل میشوستین با پیشنهاد مشاغل دولتی یارانه ای و وعده های پول و ثبات تلاش کرده است که فرار مغزها را متوقف کند و کارگران فناوری اطلاعات را به کشور بازگرداند.

در مسکو، شهردار سرگئی سوبیانین نیز همین کار را انجام می‌دهد و تلاش‌های خود را بر ایجاد شغل برای جبران مشاغل (و کارگران) از دست رفته پس از خروج شرکت‌های غربی از روسیه متمرکز می‌کند.

با کمک محدودیت‌ها و تحریم‌های غرب برای سفر، به نظر می‌رسد این تلاش‌ها کارساز بوده است و میشوستین ادعا کرده است که تا ۸۵ درصد از کارکنان فناوری اطلاعات که در ابتدا فرار کرده‌اند، بازگشته‌اند.

محدودیت های ویزا در حال حاضر منتقدان رژیم را جریمه می کند.

اگر آنها نتوانند برای درخواست پناهندگی به اروپا بروند، اطمینان از اینکه همچنان مقررات پناهندگی برای آنها وجود خواهد داشت بی معنی است – ویزای توریستی یکی از ساده ترین راه ها برای خروج آنها از روسیه است.

اما نکته مهمتر این است که چنین محدودیت هایی کار کرملین را برای آن انجام می دهد.

در ماه های فبروری و مارچ، یکی از عوامل مهاجرت جمعی روس ها ترس از بستن مرزهای کرملین یا آوردن ویزاهای خروج بود که در واقع پرده آهنین را احیا می کرد.

روسیه تقریباً یک شبه از یک رژیم استبدادی به یک رژیم توتالیتر تبدیل شده بود.

دلیل اینکه ما شاهد تظاهرات گسترده در روسیه نیستیم (اگرچه تعداد زیادی از مردم نسبت به آنچه در غرب می‌دانند اعتراض می‌کنند) به دلیل تاکتیک‌های کلاسیک توتالیتر ارعاب و انزوا است.

این ایده که وادار کردن روس‌ها به ماندن در خانه به نوعی باعث تغییر سیاست کرملین می‌شود، حتی اگر دولت روسیه یک دموکراسی باشد، مشکوک است، و کاملاً مضحک است، زیرا چیزی جز این نیست.

هیچ مدرک تاریخی دال بر اینکه مرزهای بسته مردم را وادار به ایجاد تغییرات دموکراتیک می کند وجود ندارد،تنها شواهدی بر خلاف آن وجود دارد.

یک رژیم توتالیتر، به هر حال، به دنبال قطع ارتباط مردمش با دنیای بیرون است و دلیل خوبی هم دارد.

رسانه های روسیه نوشته اند،رژیم اتحاد جماهیر شوروی پرده آهنین را پایین کشید تا به این نکته پی ببرد که مقاومت بیهوده است: هیچ راهی برای خروج وجود ندارد و در هر صورت، غرب یک دشمن متخاصم است.

با این حال، این تضاد اساسی تضعیف شد که کرملین بود که از خروج مردم و ممنوعیت محصولات غربی جلوگیری می کرد، نه برعکس.

کرملین تاکنون مجبور به استفاده از روادید خروج نشده است.

اروپا با ایجاد مشکل عمدی برای خروج روس ها و تشویق شرکت های خصوصی برای خروج از روسیه و توقف فروش محصولات خود در آنجا، این کار را برای خود انجام می دهد.

این برای نشان دادن اینکه غرب از روسیه متنفر است کافی بوده است.

تنها کاری که کرملین باید انجام می داد این است که عقب بنشیند و پیام هایی را که از پایتخت های اروپایی ارسال می شود، تقویت کند.

هزینه های مجازات روس ها.!

اگر هدف سیاست غرب نجات جان اوکراینی‌ها، کمک به آنها در پیروزی در جنگ، و کم‌تر جلوه دادن رژیم پوتین به عنوان یک تهدید امنیتی است، پس شایستگی هر رژیم تحریمی باید از نظر نحوه پیشبرد این اهداف مورد بررسی قرار گیرد.

آنها انگیزه ای برای انجام کاری هستند که در لحظه احساس خوبی دارند و در عین حال کاملاً اثرات سیاسی یا هزینه ها را نادیده می گیرند.

در همین حال، لفاظی‌های سادیستی مرزی که اغلب برای دفاع از این سیاست استفاده می‌شود – که روس‌های معمولی باید از «زندگی عادی» محروم شوند زیرا اوکراینی‌ها در رنج هستند – به طرز وحشتناکی یادآور خشن‌ترین تبلیغات کرملین است.

در نهایت، سیاست خودخواهانه برای محدود کردن سفر روس‌ها یک ضعف اخلاقی است که با موضع غرب در قبال اتحاد جماهیر شوروی در پایان جنگ سرد در تضاد کامل است.

سپس، برای مبارزه با رژیم کمونیستی و تجاوزات آن، تعامل با شهروندان شوروی تشویق شد و سفر تحت قانون نهایی هلسینکی تسهیل شد.

امروز، به نظر می رسد که رهبران اروپایی – که به دلیل عملی بودن نیازهای انرژی خود محدود شده اند و سخت تر از آنچه که انتظار داشتند، جذب یک رهبر اقتدارگرا که احساس می کند در یک مبارزه سیاسی اگزیستانسیال قرار گرفته است – احساس خشم و عصبانیت می کنند که نمی توانند،آنها آن را می بینند، پوتین را به اندازه کافی مجازات می کنند.

رژیم در عوض، آنها با این باور نادرست که چنین مجازاتی هیچ هزینه ای ندارد، خطر ناامیدی خود را بر سر روس های معمولی فرو می برند،اما این کار را می کند. کرملین مطمئناً از این ضعف سوء استفاده خواهد کرد و در واقع، در حال حاضر این کار را انجام می دهد.

احسان الله صدیقی

فرحت نیوز