به گزارش آژانس خبری فرحت،شدت روز افزون انفجارات در شرق افغانستان نشان دهنده بارز فعالیت های تروریستی گروه افراطی داعش در ولایت ننگرهار شهروندان آن ولایت را نگران کرده است.
در چند روز پیهم گروه داعش مسولیت انفجار های اخیر در ولایت ننگرهار را با ادعای وارد کردن تلفات بر نیروهای جنگی طالبان برعهده گرفتند.
اما ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان که قدرت سیاسی و نظامی را در افغانستان بر عهده دارند،گفت:داعش در افغانستان،شبیه داعش در عراق و سوریه نیست.
بگفته ی مجاهد، آنچه که در افغانستان وجود دارد، تعدادی از افغانهاییاند که از افکار داعش طرفداری میکنند و از حمایت مردمی نیز برخوردار نیستند.
در همین حال،الهام ندا کارشناس مسایل سیاسی به فرحت نیوز در مورد حضور داعش در افغانستان میگوید: تاریخچهی داعش برمیگردد به فصل اول طالبان، که در آنزمان طالبان، با القاعده یکجا به پرورش نظامی مشغول بودند.
ابومعصب زرقاوی که بنیانگذار داعش نیز است در آنزمان تحت نظر القاعده فعالیت داشت و بعد از حمله آمریکا به افغانستان مجبور به فرار از اینکشور شد و به یکی از کشورهای عربی بازگشت. بعدها اختلافات درونگروهی و افکار جدیدی افراطیت او را واداشت تا گروهی افراطیتر از سایر گروههای تروریستی بسازد.
داعش درست زمانی قدرت گرفت که موج موسوم به «بهار عرب» دامنگیر کشورهای عربی گشت. اینها با دیدگاه افراطی که داشتند به زودی توانستند تا سربازان زیادی را از کشورهای عربی، اروپایی، آسیای میانه و آسیای جنوبی به همراه داشته باشند.
اما حضور داعش در افغانستان برمیگردد به حدود نه سال قبل که آمریکا اولین گامهای خود را برای زدودن نیروهای ائتلاف در افغانستان اعلام کرد و در اولین گامهای خود شروع به دشمنی با طالبان کرد- این دشمنی ممکن است که از سوی فرماندهان شان یا هم از لحاظ تاریخی باشد، اما به نظر من، طالبان بخشی دیگری از دشمنی داعش را در زیردستی خود با داعش میبیند.
داعش در سال ۲۰۱۳ برای تمام گروههای افراطی پیام داد که با آنها یکجا شود و به اصطلاح به آنها بیعت کنند تا خلافت اسلامی را در سراسر جهان تشکیل دهند.این پیام با واکنش منفی طالبان روبرو شد و آنان را ابزار غرب تلقی کردند.
این مصداق بر برتری طلبی طالبان و داعش است که هر کدام شان خود را داعیهدار اسلام خطاب میکند؛ با تفاوت اینکه یکی اراضی بیشتر میخواهد و یکی کمتر.
شواهد نشان میدهد داعش بازیگر جدیدیست و نمیتواند در حضور گروههای تروریستی دیگر فعالیت کند از همینرو این گروه در اولین فعالیتهای خود طالبان را نشانه گرفت و در زابل، کنر، ننگرهار و لغمان تعدادی از طالبان را سربرید و در عین حال از طالبان بسیاری را در صفوف خود جذب کرد.
داعش با اندیشهی تمامیتخواهی که در سر دارد، بسیاری از کشورها را در توهم انداخته و هریک شان دنبال منحصر نگهداشتن داعش هستند. اینکه داعش در افغانستان با چی شاخصهها آمده است، بحث دیگریست اما آنچه در عینیت است، توهم کشورهای همسایهی افغانستان است.
طالبان در نشستها، فعالیتها و گفتگوها بینالمللی، داعش را حریف اصلی میپنداشتند و به وسیله «سیاست توهم توطئه» به کشورهای اعتماد میدادند که در صورت تسلط بر افغانستان، داعش نابود میگردد.
این سیاست بیشتر در محور گفتگوها با ابرقدرتهای جهانی چون چین و روسیه و در سطح منطقوی با ایران به بحث گرفته شد.
تهدیدات داعش از نظر طالبان کم بود اما برای کشورهای فوق قابل ملاحظه به حساب میآمد،به طور مثال؛ چندین تن از حزب حرکت اسلامی ازبکستان، با داعش یکجا شده اند.
این جریان رابطهی خوبی با طالبان و القاعده در افغانستان دارند و فعالیتهای خود را از افغانستان رهبری میکنند. به همین طور چین؛ جنبش اسلامی ترکستان شرقی به بیشتر از طرف اویغورهای چین تشکیل شده نیز بعضا روابط با داعش در افغانستان داشته اند.
روسیه و چین باکی برای دور نگهداشتن افراطیت از کشور خود، توسط طالبان نمیکند و به همین خاطر طالبان را گزینه فشار بر داعش میدانند.
داعش در افغانستان ممطمئنا برای طالبان دردسر ساز میشود و در حالیکه کشورهای جهان در بخش نظامی دیگر با افغانستان همکار نیستند، ممکن است به زودی شاهد درگیریهای شدید میان این دو گروهی افراطی باشیم.
بیشتر این درگیریها ممکن است برای تغییر جغرافیای جنگی از ولایات شمالشرق شروع شود و با فشار آوردن به داعش، طالبان بسیاری از توجههای منطقوی را به خود معطوف خواهد کرد.
آنچه با استناد از دلایل گفته میتوانیم اینست که: داعش تهدیدی جدی برای کشورهای شرق دور و آسیای میانه است و نمیشود آنرا به وسیله گروههای افراطی ازبین برد بلکه این زمینه سازی برای سربازگیری شان را فراهم میکند.
احسان الله صدیقی
فرحت نیوز/کابل