افغانها طی سال های متمادی بنابر عوامل مختلف چنانچه نا امنی، خشکسالی، فقر، بیکاری و… ساحات بومی شان را ترک کرده و رهسپار مناطق شهری شدند و برای امرار معیشیت و داشتن حد اقل سرپناه، در مناطق غیر رسمی شروع به اعمار منازل کردند. ساحات غیر رسمی ابتدا به شکل پراگنده ایجاد و به گونه تدریجی انکشاف یافت؛ چنانچه بر اساس سروی های انجام شده، این ساحات در حال حاضر 70 در صد مناطق شهری را تشکیل میدهند.
باشنده گان این ساحات به عنوان شهروندان درجه دوم، بالاثر عدم توجه حکومت های وقت از خدمات شهری محروم شدند و برخورد دوگانه با این ساحات اعم از طرف حکومت های وقت و مردم سبب شد تا ساحات غیر رسمی و غیر پلانی به مرور زمان به فراموشی سپرده شود. با این کار فاصله میان باشنده گان ساحات غیر رسمی و حکومت شکل گرفت و آنها با یأس و با عالمی از ابهام، ترس و ناباوری به زندگی روزمره شان ادامه دادند.
با ایجاد حکومت به رهبری محمد اشرف غنی، برای نخستین بار ساحات غیر رسمی و غیر پلانی عطف توجه حکومت قرار گرفت و به عنوان یکی از آجندا های مهم حکومت در سطح پالیسی مطرح و به منظور گذر از وضعیت موجود و دستیابی به یک وضعیت مطلوب روی یک سلسله از پلانگذاری ها کار آغاز شد.
برای حل بنیادی معضلات موجود در ساحات غیر رسمی و غیر پلانی، اجماع نهاد های سکتور شهری بوجود آمد و با حمایت مالی و تخنیکی ادارات بین المللی؛ برنامه ثبت ساحات غیر رسمی شهری در چهارچوب وزارت شهرسازی و اراضی ایجاد و روند تطبیق آن به گونه منظم، منسجم و هماهنگ در هشت شهر چنانچه کابل، هرات، مزار شریف، جلال آباد، قندهار، فراه، بامیان و نیلی آغاز گردید.
در اوایل، دیدگاه و نظریات متفاوت میان باشنده گان ساحات غیر رسمی شهری وجود داشت، تعداد از این روند خوشبین به نظر می رسیدند اما تعداد دیگر به دیده شک به پروسه نگاه می کردند و نسبت به آن بی باور بودند.
روند ثبت خانه های غیر رسمی و غیر پلانی به گونه منظم و سیستماتیک از سوی وزارت شهرسازی و اراضی به همکاری تخنیکی دفتر یو ان هبیتات آغاز و این پروسه تدریجاً سرعت یافت تا اینکه در دو سال پسین 800 هزار خانه غیر رسمی در هشت شهر سروی و ثبت گردید.
با آغاز و تداوم روند ثبت منازل، فصل جدیدی در زندگی باشنده گان ساحات غیر رسمی شهری به عنوان شهروندان فراموش شده گشایش یافت و رفته رفته دامنه یأس، ابهام و هراس از زندگی مردم برچیده شد و آنها برای داشتن زندگی مرفع، مصئون و مطمئن باورمند شدند.
در کنار ثبت خانه ها، روند توزیع سند ملکیت به باشنده گان ساحات غیر رسمی شهری در کابل و هفت شهر تحت پوشش برنامه نیز آغاز شد؛ چنانچه، در ماه فبروری سال پار مراسم توزیع سند ملکیت با اشتراک صد ها نفر از ساکنین ساحات غیر رسمی و غیر پلانی در شهر هرات برگزار گردید.
در جمع اشتراک کننده گان پیرمرد که ظاهراً 70 ساله به نظر می رسید دیده میشد؛ او غلام حیدر نام داشت، شخص نورانی با ریش دراز اما ضعیف و ناتوان و با تن خمیده و لرزان در بین اشتراک کننده گان نشسته و منتظر دریافت سند ملکیت خانه اش بود.
غلام حیدر لباس و لنگی سفید و بالاپوش سیاه بر تن داشت و در دست راستش اعصای چوبی که به سختی آنرا نگه داشته بود، دیده می شد. در چشمانش موج از خوشی و مسرت به وضوح قابل دید بود و در تمام این مدت لبخند بر لب داشت.
مراسم توزیع سند ملکیت با سخنرانی سرپرست وزارت شهرسازی و اراضی و مسوولین ولایتی آغاز شد و بعد از مدتی، مجری برنامه غلام حیدر را به ستیج برای گرفتن سند ملکیت اش دعوت کرد، او به مشکل از جایش برخاست و لرزان لرزان خود را به ستیج رساند و حین دریافت سند ملکیت در حالیکه اشک از چشمانش جاری بود، سرپرست وزارت شهرسازی و اراضی را محکم در آغوش گرفت و با گرمی و صمیمیت دست اش را فشرد.
سپس، آهسته و به مشکل از ستیج پائین شد؛ هنوز قطرات اشک در چشمانش دیده می شد اما یک تبسم زیبا بر لبانش حک شده بود، شاید آن اشکها ناشی از خوشی بیش از حد او بود.
کنارش رفتم و جویای احوالش شدم، با جبین گشاده، پیش آمد خوش و لب خندان از من پذیرایی کرد. با هم مدتی صحبت کردیم و در لابلای صحبت هایش چنین گفت: مردمی که در ساحات رسمی زندگی می کنند همیشه به دید حقارت به ما نگاه می کردند، گاه گاهی که از آنها طلب کمک می کردیم آنها اصلاً با ما آماده همکاری نبودند، به هر دری که مراجعه کردیم کسی صدای ما را نشنید و از همه جا جواب رد شنیدیم. از اینکه خانه من سند نداشت برای آینده فامیل ام خیلی نگران بودم که مبادا روز خانه من تخریب و در این سن و سال با اعضای فامیل ام آواره و دربدر شویم.
با این حرف اشک از چشمانش جاری و برای مدتی میان ما سکوت برقرار شد، با شنیدن حرف هایش حسی عجیبی به من دست داد متحیر شدم که با او یکجا بگیریم و یا برایش خرسند باشم. او با یک تبسم ملایم که موج از سکون در آن متصور بود سکوت اش را شکست و افزود: امروز به من سند ملکیت داده شد و در طول عمرم یگانه آرزویم این بود که روزی حکومت به خانه من سند بدهد. با دریافت این سند نه تنها خانه ام مصئون می گردد بلکه اعتبار از دست رفته من و فامیل ام نیز دوباره احیاء خواهد شد.
غلام حیدر نگاهی به سند ملکیت اش انداخت در حالیکه آنرا پشت و رو می کرد اضافه کرد: خرسندم که بقیه عمر ام را با افتخار و سربلندی با خانواده ام سپری خواهم کرد و حکومت با توزیع این سند آرزوی دیرینه ام را برآورده ساخت.
امروز مانند غلام حیدر، هزاران افغان دیگر از مزایای دریافت سند ملکیت مستفید شده اند؛ امروز باشنده گان ساحات غیر رسمی شهری به عنوان شهروندان درجه دوم یاد نمی شوند؛ امروز ساحات غیر رسمی از خدمات شهری محروم نبوده و به حیث ساحات فراموش شده و منزوی یاد نمی شوند؛ امروز ادارات حکومتی و سکتور خصوصی توجه خاص به این ساحات مبذول داشته و با سرمایه گذاری و تطبیق پروژه های انکشافی تلاش برای فراهم کردن تسهیلات لازم زندگی به باشنده گان این ساحات دارند؛ امروز ساکنین این ساحات با یأس و هراس نه بل با امید و اطمینان به زندگی خود و فرزندان شان می اندیشند و دوشادوش با حکومت در تطبیق برنامه های انکشافی و رفع مشکلات همکار و همگام استند.
برنامه ثبت ساحات غیر رسمی شهری یکی از مهم ترین برنامه های حکومت جمهوری اسلامی افغانستان است. حکومت با درک اهمیت و تاثیرگذاری این برنامه بر حیات اجتماعی و اقتصادی مردم، روند تطبیق آن را بعد از اتمام مرحله اول در هشت شهر؛ در تمام شهر های کشور آغاز خواهد کرد تا از این طریق به معضل دیرینه ساحات غیر رسمی شهری به گونه اساسی رسیده گی شود و تسهیلات لازم زنده گی به باشنده گان این ساحات در سطح کشور فراهم گردد.
حشمت الله ناصری